مولای ما! جمعه روز شما، روز زیارتی شما، روز ولادت شما و روز ظهور شماست. شما را به حق تمام جمعه ای این هزارو صد و هشتاد سال، برایمان از خدا معرفت به مقام ولایت و امامتتان را بخواهید تا ان شالله به یمن دعای شما زمینه ساز ظهورتان باشیم . چرا که فاصله ی ما تا ظهور اعظمتان ، تقویمی و زمانی نیست، آنچه بین ما و ظهور شما فاصله انداخته بی معرفتی ماست نسبت به یادآوری یاد مولایمان مهدی (عج).
مدح ماندگار کریمی در وصف امام زمان (عج) / بیا تا جوانم بده رخ نشانم..
***
حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم درباره ی نیمه شعبان
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در روایتی می فرمایند:
شب نيمه شعبان در حال استراحت بودم كه جبرائيل مرا صدا زد. بلند شدم و به قبرستان بقيع رفتم. جبرئيل خطاب به من گفت: اى رسول خدا! مىدانى امشب چه شبى است؟ امشب شبى است كه اگر كسى از اشقيا باشد و از خدا كمك بخواهد، خدا نامش را از شمار اشقيا محو مىكند و در زمره شهدا مىنويسد. امشب شبى است كه درهاى آسمان به روى بندگان باز مىشود.
باب التّوبه، باب الرّضوان، باب الإحسان، باب المغفره و...(1)
***
طرح گرافیکی
اللهم عجل لولیک الفرج
برای دریافت پوستر در ابعاد بزرگ روی تصویر کلیک کنید
***
کلیپ تصویری؛«خبری هست...»
***
چند روایت معتبر از داستان ولادت امام مهدی (عج)
روایت حکیمه خاتون، عمه ی مکرمه امام حسن عسگری علیه السلام
مرحوم شيخ صدوق، در كتاب ارزشمند خويش ، از «حكيمه» دخت گرانقدر امام جواد عليه السّلام آورده است كه:
يازدهمين امام نور حضرت عسكرى عليه السّلام پيامرسانى بسوى من گسيل داشت و مرا بخانه خويش فراخواند. هنگامى كه وارد شدم فرمود: «عمّه جان! افطار امشب را نزد ما باش چرا كه امشب، شب مبارك پانزدهم شعبان است و در چنين شبى خداوند، جهان را به نور وجود حجّت خويش، نورباران خواهد ساخت.»
در روايت ديگرى فرمود:«در چنين شبى، حضرت مهدى عليه السّلام ديده به جهان خواهد گشود. همو كه خداوند، زمين را پس از مردنش به دست او و با ظهور او زنده و پرطراوت خواهد ساخت.»
پرسيدم: «سرورم! مادر او كيست؟»
فرمود: «نرجس، بانوى بانوان.»
گفتم: «فدايت گردم! من در او هيچ نشان و اثرى از آنچه نويد مىدهيد، نمىبينم.»
فرمود: «حقيقت همان است كه گفتم، آماده باش!»
پس از اين گفتگو به خانۀ «نرجس» آمدم.
آن وجود گرانمايه به عنوان تجليل و احترام از من، پيش آمد تا كفشهاى مرا درآورد و مرا تكريم كند كه در پاسخ احترام او گفتم: «از اين پس، شما سرور من و سرور خاندانم خواهيد بود.»
او از سخن من شگفتزده شد و گفت: «عمّه جان! چگونه ممكن است در حالى كه شما دختر امام، خواهر امام و عمّۀ امام هستيد و خود بانويى انديشمند و پروا پيشه و بادرايت و من خدمتگزار شما هستم.»
حضرت عسكرى عليه السّلام گفتگوى ما را شنيد و فرمود: «عمّه جان! خداوند به شما پاداش نيك عنايت فرمايد.»
من، با بانوى بانوان، به گفتگو نشستم و به او گفتم: «دخترم! همين امشب خداوند پسرى گرانمايه به تو ارزانى خواهد داشت، پسرى كه سرور دنيا و آخرت خواهد بود.»
«نرجس» با شنيدن اين نويد، غرق در حياء و آزرم گرديد و در گوشهاى نشست.
من به نماز ايستادم و پس از نماز افطار كردم و براى استراحت به رختخواب رفتم.
درست نيمه شب گذشته بود كه براى نماز نافلۀ شب بپاخاستم. نماز را خواندم، ديدم «نرجس» خواب است و حادثهاى رخ نداده است، به تعقيبات نماز نشستم و بار ديگر خوابيدم و بيدار شدم، امّا ديدم او هنوز در خواب است.
پس از آن بود كه او براى نماز نافله شب بپاخاست و نماز را در اوج ايمان و اخلاص بجا آورد و با شور و عشق وصفناپذيرى به نيايش نشست.
ديگر از تحقّق وعده و نويد حضرت عسكرى عليه السّلام دچار ترديد مىشدم كه آن حضرت از اطاق خويش مرا مخاطب ساخت و فرمود: «عمّه جان! شتاب نورز كه تحقّق وعدۀ الهى نزديك است.»
بار ديگر اين انديشه در ذهنم پديد آمد كه شب رو به پايان است و سپيدۀ سحر در راه، پس چرا وعدۀ الهى تحقّق نيافت كه نداى حضرت عسكرى عليه السّلام طنين افكند و فرمود: «عمّه جان! ترديد به دل راه مده!»
من از آن حضرت و ترديدى كه در دلم پديد آمد شرمنده شدم و در اوج شرمندگى پس از نظاره به افق به اطاق باز مىگشتم كه ديدم «نرجس» نماز را بپايان برده و به خود مىپيچد. جلو درب اطاق به او رسيدم كه مىخواست از اطاق خارج گردد، پرسيدم: «آيا از آنچه در انتظارش بودم، چيزى حسّ نمىكنى؟»
پاسخ داد: «چرا عمّه جان! . . .»
گفتم: «خدا يار و نگاهدارت باد! خود را مهيّا ساز و بر او اعتماد نما و نگران مباش كه لحظات تحقّق آن وعدۀ مبارك فرارسيده است.»
و آنگاه متكّايى برگرفتم و در وسط اطاق، آن بانو را بروى آن نشاندم و بسان يك مددكار آگاه و دلسوزى كه زنان در شرايط ولادت فرزندانشان بدان نيازمندند به يارى او كمر همّت بستم. او دست مرا گرفت و فشار داد و از شدّت درد، ناله زد و بر خود پيچيد.»
حضرت عسكرى عليه السّلام از اطاق خويش دستور داد كه برايش سورۀ مباركه «قدر» را تلاوت كنم.
به دستور امام عليه السّلام شروع كردم:
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
إِنّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ اَلْقَدْرِ* وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ اَلْقَدْرِ. . . .
يعنى: ما آن [قرآن]را در شب قدر نازل كرديم! و تو چه مىدانى شب قدر چيست؟ ! . . . .
و شگفتا كه ديدم كودك ديده به جهان نگشوده به همراه من به تلاوت قرآن پرداخت و سوره مباركۀ «قدر» را با من تا آخرين واژه، تلاوت كرد.
از شنيدن نواى دلانگيز قرآن او، هراسان شدم كه حضرت عسكرى عليه السّلام مرا ندا داد و فرمود: «عمّه جان! آيا از قدرت الهى شگفتزده شدهاى؟ اوست كه ما را در خردسالى به بيان دانش و حكمت توانا ساخته و به سخن مىآورد و در بزرگسالى ما را در روى زمين حجّت خويش قرار مىدهد چه جاى شگفتى است؟!»
هنوز سخن حضرت عسكرى عليه السّلام به پايان نرسيده بود كه «نرجس» از نظرم ناپديد گرديد و گويى حجابى ميان من و او، فروافكنده شد و ما را از هم جدا ساخت.»
مولودی خوانی محمود کریمی: ماه دل آرا بیا..
در روايت ديگرى آمده است كه: «سپس لحظاتى چند، حالت وصفناپذيرى برايم پيش آمد به گونهاى كه گويى دستگاه دريافت وجودم از كار افتاده است و نمىدانم چه مىگذرد. به خود آمدم و فرياد زنان و به سرعت، به طرف اطاق حضرت عسكرى عليه السّلام تافتم، امّا پيش از آنكه چيزى بگويم فرمود: «عمّه جان! بازگرد كه او را در همانجا خواهى يافت كه از برابر ديدگانت ناپديد شد.»
به اطاق «نرجس» بازگشتم ديدم پردهاى كه ما را از هم جدا ساخته بود، برطرف شده است. چشمم به آن بانو افتاد و ديدم چهرهاش غرق در نور است به گونهاى كه ديدگانم را خيره ساخت و در همين لحظات كودك گرانمايهاى را ديدم كه در حال سجده است و خداى را ستايش مىكند.
بر بازوى راست او اين آيه شريفه نوشته شده است كه:
«جاءَ اَلْحَقُّ وَ زَهَقَ اَلْباطِلُ إِنَّ اَلْباطِلَ كانَ زَهُوقاً.»(2)
و در سجدۀ خويش مىفرمود:
«اشهد ان لا اله الاّ اللّه، وحده لا شريك له و انّ جدّى محمّدا رسول اللّه و أنّ أبى أمير المؤمنين ولىّ اللّه. . ..»
يعنى: گواهى مىدهم كه خدايى جز خداى يكتا، كه شريك و همتايى ندارد، نيست و نياى گرانقدرم محمّد صلّى اللّه عليه و اله پيامآور اوست. و پدر والايم امير مؤمنان عليه السّلام دوست و جانشين پيامبر خداست.
آنگاه امامان نور را پس از امير مؤمنان عليه السّلام يكى بعد از ديگرى تا نام مبارك پدر گرانقدرش حضرت عسكرى عليه السّلام برشمرد سپس فرمود:
«بار خدايا! آنچه را به من وعده فرمودى تحقّق بخش و كار بزرگم را در پرتو قدرتت تدبير فرما و گامهايم را در قيام پرشكوه و آسمانيم براى برانداختن بيداد و ستم، و استقرار كامل عدالت و مهر در سراسر گيتى استوار ساز و به دست من، زمين را از عدلوداد لبريز گردان!»
پس از آن سر از سجده برداشت و به تلاوت اين آيۀ مباركه پرداخت:
«شَهِدَ اَللّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ وَ اَلْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا اَلْعِلْمِ، قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ اَلْعَزِيزُ اَلْحَكِيمُ* إِنَّ اَلدِّينَ عِنْدَ اَللّهِ اَلْإِسْلامُ. ...»(3)
يعنى: خدا گواهى داد و فرشتگان و دانشمندان نيز، كه: هيچ خدايى برپاى دارندۀ عدل، جز او نيست، خدايى جز او نيست كه پيروزمند و فرزانه است.
بىترديد دين در نزد خدا تنها اسلام است.
پس از تلاوت آيۀ شريفه عطسه كرد و فرمود:
«الحمد للّه ربّ العالمين و صلّى اللّه على محمّد و آله، زعمت الظلمة أنّ حجّة اللّه داحضة لو أذن لنا في الكلام لزال الشك.»
يعنى: سپاس خداى را كه پروردگار جهانيان است و درود خداى بر محمّد و خاندانش باد!
بيدادگران چنين پنداشتهاند كه: حجّت خدا از ميان رفته است امّا اگر خدا به من فرمان ظهور دهد، آنگاه ترديدها و ترديدافكنيها از ميان خواهد رفت.
آن كودك گرانمايه را برگرفتم و با شور و اشتياق، در دامان خود نشاندم. ديدم پاك و پاكيزه است. در اين هنگام، حضرت عسكرى عليه السّلام مرا ندا داد كه: «عمّه جان! پسرم را بياور!»
آن وجود گرامى را به پيشگاه پدرش بردم و آن حضرت او را به سبك مخصوص روى دست گرفت و زبان مبارك خويش را بر دهان او گذاشت. آنگاه با دست خويش، سر و چشم و گوش او را به سبكى خاصّ، اندكى فشرد و فرمود: «پسرم! سخن بگو.»
در روايت ديگرى آمده است كه فرمود: «هان اى حجّت خدا! و اى ذخيرۀ انبياء! و اى آخرين اوصياء! سخن بگو! هان اى جانشين همۀ پرواپيشگان! سخن بگو!»
آن نوزاد مبارك، نخست به يكتايى خدا و رسالت پيامآورش گواهى داد و ضمن درود فرستادن بر پيامبر، نام امامان نور را، يكى پس از ديگرى برشمرد تا به نام پدر بزرگوارش رسيد و آنگاه پس از پناه بردن به خدا از شرّ شيطان اين آيه شريفه را تلاوت كرد:
«وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى اَلَّذِينَ اُسْتُضْعِفُوا فِي اَلْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ اَلْوارِثِينَ* وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِي اَلْأَرْضِ وَ نُرِيَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما كانُوا يَحْذَرُونَ.»(4)
يعنى: و ما برآنيم كه پايمالشدگان روى زمين را نعمتى گران ارزانى داريم و آنان
را پيشوايان سازيم و وارثان گردانيم و آنان را در آن سرزمين اقتدار بخشيم و به فرعون و هامان و سپاهيانشان، چيزى را كه از آن سخت مىترسيدند، نشان دهيم.
پس از تلاوت قرآن، حضرت عسكرى عليه السّلام او را به من داد و فرمود:
«يا عمّة! ردّيه إلى أمّه كي تقرّ عينها و لا تحزن و لتعلم أنّ وعد اللّه حق و لكنّ أكثر الناس لا يعلمون.»
يعنى: اى عمّه جان! او را به مادرش بازگردان تا ديدگانش به ديدار او روشن گردد و اندوهگين نباشد و بداند كه وعدۀ خدا حقّ است، ولى بيشتر مردم نمىدانند.
كودك گرانمايه را به مادرش بازگرداندم كه ديگر فجر صادق دميده بود و نور در كران تا كران افق، پديدار شده و سينۀ آسمان را مىشكافت و من از حضرت عسكرى عليه السّلام و مادر آن كودك گرانمايه، خداحافظى نمودم و به خانۀ خويش بازگشتم.»(5)
*به روایت خادم امام حسن عسگری علیهالسلام
ابوغانم خادم امام حسن عسگری(ع) می گوید:فرزندی برای امام حسن عسگری(ع) متولد شد که نامش را م ح م د گذاشت و روز سوم، آن کودک را به اصحابش نشان داده فرمودند: این فرزندم بعد از من صاحب و امام شماست و همان قیام کننده ای است که همه در انتظارش می باشند.وقتی زمین را جور و ستم فراگرفت قیام می کند و عدل و داد را بر پا می دارد.(6)
*به روایت دو خادمه دیگر امام حسن عسگری علیه السلام ؛ نسیم و ماریه
ابن بابويه از حسين بن علي نيشابوري از قول نسيم و ماريه دو زن خدمتگزار امام حسن عسگري نقل كرده كه گفتند:
هنگام تولد حضرت صاحب الزمان ديديم آن مولود مسعود دو زانو روي زمين نشسته و انگشت سبابه خود را به سوي آسمان بلند كرده است در آن حال عطسه اي كرد و فرمود:
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و اله ستمگران پنداشته اند كه حجت خداوند از بين رفته است. اگر به ما اجازه سخن گفتن داده شود هرگونه ترديد و شك برطرف مي شود.(7)
به روایت احمد بن اسحاق
امام حسن عسکرى عليه السلام در نامه اى به احمد بن اسحاق مى نويسد:
ولد المولود، فليکن عندک مستورا، وعن جميع الناس مکتوما فانا لم تظهره الا للاقترب لقرابته، والموالى لولايته، احببنا اعلامک ليسرک الله، کما سرنا، والسلام
مولود به دنيا آمد، اين خبر در پيش تو پوشيده باشد، واز همه ى مردم مخفى باشد، ما اين خبر را به کسى نگفتيم، مگر براى نزديکترين خويشان براى حقوق خويشاوندى، ونزديکترين دوستان براى حق ولايت، دوست داشتيم به شما نيز اطلاع دهيم، تا خداوند شما را با اين مژده خوشحال کند، چنانکه ما را خوشحال نموده است.(8)
به روایت عثمان بن سعید
هنگامى که حضرت بقية الله ارواحنا فداه متولد شد، امام حسن عسکرى عليه السلام فرمود: کسى را به سوى (ابو عمرو) بفرستيد.
هنگاميکه (عثمان بن سعيد) به خدمت آقا رسيد، فرمود:
اشتر عشرة الاف رطل خزا وعشرة الاف رطل لحما، وفرقه واحسبه على بنى هاشم، وعق عنه بکذا وکذا شاة
10000رطل نان بخر، و 10000 رطل گوشت بخر، وآنها را در ميان بنى هاشم تقسيم کن وانعام کن، واين مقدار گوسفند تهيه کرده، عقيقه ى او قرار بده.
*به روایت محمد بن ابراهيم کوفى
امام حسن عسکرى عليه السلام افرادى با نام مشخص کرد وبراى هر يک از آنها گوسفند ذبح شده اى فرستاد وفرمود:
هذه من عقيقة ابنى محمد
اين از عقيقه ى پسرم: (م. ح. م. د) مى باشد.(9)
***
***
آخرین وظایف منتظران از زبان پناهیان؛
باید برای برخورداری از امام معصوم و مقتدر، آماده شویم
یکی از آخرین و مهمترین وظایفِ منتظران "آمادگی جهت برخورداری از امام معصوم و مقتدر " میباشد، امامِ مقتدری که دیگر مظلوم نیست.امام مقتدر امامی است که منفعل نبوده و به دلیل اقتداری که ناشی از بصیرت و قوت ایمان شیعیان او است، اجازه نمیدهد هیچ امری به او تحمیل شود.
بشر در طول تاریخ، با موضوع مظلومیتِ اولیاءالله خوگرفته است و به همین دلیل مواجهه با امام مقتدر و تغییر این ذهنیت برای بشر کمی دشوار است، "امام مقتدر، امامی است که منفعل نبوده و به دلیل اقتداری که ناشی از بصیرت و قوت ایمان شیعیان او است، اجازه نمیدهد هیچ امری به او تحمیل شود. "
خداوند حیات بشر را عرصه امتحانات و ابتلائاتی قرار داده است تا معلوم شود چه کسانی بهتر از دیگران عمل میکنند و بیشتر از نعمات الهی بهره برداری میکنند. به این ترتیب زندگی ما تبدیل به فضای مسابقهای خواهد شد که باید آن فضا را درک کرده و جدّی بگیریم. این مسابقه گاهی تبدیل به یک جنگ تمام عیار می شود که در آن، با کوچکترین غفلتی ممکن است انسان به هلاکت و نابودی کشانده شود.
ما همیشه در بستر امتحانات الهی قرار داریم و این امتحانات گاهی بسیار حیاتی بوده وگاهی به اوج جدیّت و اهمیّت میرسند. امتحانات آخرالزمان که ائمه هدی ما را از آنها ترساندهاند، جدّیترینِ امتحانات و فتنهها هستند و به همین دلیل برای اینکه از این امتحانات سربلند بیرون آئیم لازم است به اوج آمادگی رسیده و ایمان خود را قبل از ظهور حضرت تکمیل کنیم. امام صادق(ع) فرمودهاند "ایمان خود را قبل از ظهور تکمیل کنید چون در لحظات ظهور ایمانها به سختی مورد امتحان و ابتلاء قرار میگیرند. "(کافی/1/370/6 ؛ کمالالدین/1/18)
سخت بودن امتحانات آخرالزمان امری طبیعی و معقول است و همانطور که در آخرین لحظات عمر یک انسان، ابلیس بیشترین تدبیر و اصرار و فشار خود را در جهت گمراهی فرد، بهکار میگیرد؛ شیطان در آخرالزمان بیشترین تلاش خود را برای سقوط افراد انجام میدهد. شیطان با مقدمهسازی و تدبیر کار میکند و برای انجام نقشههای خود طرحریزی میکند و لذا ما باید تدبیر خود را برای پیشگیری از سقوط، افزایش دهیم و ایمانمان را کاملتر کنیم.
یکی از ترفندها و شیوههای ابلیس اینست که قبل از اقدام به گمراهی و بهانحراف کشاندنِ بعضی افراد، مدتی به آنها فرصت انجام کارهای خوب میدهد و به بیان دیگر در انجام کارهای خوب مانع آنها نمیشود. با این هدف که وقتی دچار انحراف و سقوط شدند بیشتر غافلگیرشده و درنتیجه امکان بازگشت آنان کمتر شده و همچنین لطمه اجتماعی ناشی از سقوط آنها(کسانی که در اثر سقوط آنها منحرف میشوند) بیشتر باشد. البته واضح است؛ آنهایی که دچار ریزش می شوند از قبل این زمینه در آنها وجود داشته است وگرنه کسانی که زمینه انحراف و ریزش ندارند و از هوشیاری بالایی برخوردارند، شیطان در آنها نفوذی ندارد. "إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً "(نساء/76)
جدیّت امتحانات و فتنههای آخرالزمان برای منتظران وضع جدیدی را ایجاد می کند که با شرایط عادی متفاوت بوده و رفتارهای خاصّی را میطلبد. با توجه به متفاوت بودن شرایط و بروز فتنههای سهمگین در آخرالزمان، منتظران در آستانه ظهور یک سلسله مسئولیتهای ویژهای را که متناسب با زمانه خودشان است بهعهده دارند. به بیان دیگر با عنایت به ریزشهای فراوان ناشی از شدّت فتنههای آخرالزمان و ضرورت افزایش ایمان، در آخرالزمان وظایف خاصی بردوش منتظران قرار میگیرد. اساساٌ طبق یک قاعده کلی، میتوان گفت متناسب با هر زمانی، وظایفی بر عهدی مؤمنین قرار میگیرد وطبق همین قاعده میتوان گفت در آستانه ظهور، در مسیر دینداری تفاوتهایی در رفتار منتظران ایجاد میشود.
از بزرگترین مهلکه ها در فتنه های آخرالزمان "یکی دانستن آخرالزمان و دیگر زمانها و تأسّی کردن به اسوههایی است که رفتارشان برای زمان دیگری بوده است " این یکی از مواضعی است که در جریان فتنههای آخرالزمان برخی دچار ریزش میشوند. مثلاٌ یکسان دانستنِ اخلاق اسلامی در حال حاضر و اخلاق اسلامی در زمان قبل از انقلاب و یا یکی دانستن شرایط امر به معروفِ الآن با قبل از انقلاب، یک اشتباه است. حتی سیره برخی از بزرگان که در دورانهای قبل میزیستهاند در زمان ما نمیتواند حجّت باشد. کسانی که به جنگهای امیرالمؤمنین(ع) عادت کرده بودند، در صلح امام حسن(ع) ریزش کردند و کسانی که به مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) در پذیرفتن شرایط و تحمیلها عادت کرده بودند، بر روی امام حسین (ع) که تسلیم نشد، شمشیر کشیدند.
آخرالزمان اقتضائات خاص خودش را دارد که باید مراقب آنها باشیم. طبیعی است وقتی که بیشترین فتنهها و بیشترین ریزشها و بیشترین تدابیرِ شیطانی در آخرالزمان رُخ میدهد معلوم است که این زمان اقتضائات ویژهای خواهد داشت.
یکی از آخرین و مهمترین وظایفِ منتظران "آمادگی جهت برخورداری از امام معصوم و مقتدر " میباشد، امامِ مقتدری که دیگر مظلوم نیست. البته واضح است که معنای مقتدر بودن، ظالم بودن نیست بلکه به معنای اقدام فعّالانه از سوی امام است. امام مقتدر امامی است که منفعل نبوده و به دلیل اقتداری که ناشی از بصیرت و قوت ایمان شیعیان او است، اجازه نمیدهد هیچ امری به او تحمیل شود. میدانیم که بسیاری از امور به پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و سایر ائمه هدی(ع) تحمیل شده است تا جایی که امیرالمؤمنین در اواخر حکومت خود میفرمود: "تا دیروز من امیر بودم و فرمان میدادم، و امروز شما به من فرمان میدهید: لَقَدْ کُنْتُ أَمْسِ أَمِیراً فَأَصْبَحْتُ الْیَوْمَ مَأْمُوراً "(نهج البلاغه، خطبه 208)
بشر در طول تاریخ، با موضوع مظلومیتِ اولیاءالله خوگرفته است و بههمین دلیل مواجهه با امام مقتدر و تغییر این ذهنیت برای بشر کمی دشوار است و به همین جهت پس از ظهور برخی به حضرت اعتراض خواهند کرد و خواهند گفت ایشان پسر پیغمبر نیست، مگر میشود پسر پیغمبر اینقدر با شدت برخورد کند؟(غیبت نعمانی، باب13، حدیث113) این تقریباً برای اولین بار در طول تاریخ انبیاء و اولیاء الهی است که بشریت، خود را در آستانه برخورداری از "امام معصومِ مقتدر " میبیند. اکثر مردم تصورشان از یک آدم خوب اینست که آدم خوب باید مظلوم باشد، مثل امام حسین(ع). این ذهنیت برای ما شکل گرفته است و ما قبل از ظهور باید این ذهنیت را تغییر دهیم.
برای اینکه بتوانیم خود را آمادی پذیرش امام مقتدر کنیم، علاوه بر تقویت ایمان و صفای باطن، باید قدرت درک و فهم خود را در مسائل مختلف سیاسی و فرهنگی بالا ببریم. باید از پیچ و خمهای مسائل سیاسی عالم خبر داشته باشیم و در عرصه سیاست فرق گنهکار و بیگناه را تشخیص دهیم. باید افراد ظالم را در پشت چهرههای به ظاهر بیگناهشان بشناسیم و گرگ را در لباس میش بتوانیم تشخیص دهیم. باید مفهوم "الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْل "(بقره/191) را بفهمیم.
***
ولادت امام مهدی(عج) در کتب دانشمندان اهل سنت
مرحوم «شيخ نجم الدّين عسكرى» در جلد اوّل كتاب خويش(المهدى الموعود المنتظر عند اهل السنّة، ) نام چهل تن از علما و دانشمندان اهل سنّت را آورده است كه همگى آنان در كتابهاى خويش با ايمان به روايات رسيده از پيامبر صلّى اللّه عليه و اله به ولادت حضرت مهدى عليه السّلام اعتراف نمودهاند.
همانگونه كه علاّمۀ معاصر «آيت اللّه العظمى صافى» نيز در كتاب ارزشمند خود، نام و نشان گروه ديگرى از آنان را آورده است كه شمارشان از ٢۶ نفر مىگذرد و همگى به ولادت دوازدهمين امام نور، تصريح مىكنند و ما در اينجا براى رعايت اختصار برخى از آن منابع اهل سنّت را می آوریم.
١ - «محمّد بن طلحه حلبى شافعى»در كتاب خود ضمن بحث گستردهاى مىنويسد: «باب دوازدهم در مورد حضرت مهدى عليه السّلام است...»
و آنگاه ضمن بر شمردن نامها و القاب آن حضرت مىنويسد: «او در شهر تاريخى سامرّا، ديده به جهان گشود...»(10)
٢ - «محمّد بن يوسف كنجى شافعى» از ديگر علماى بزرگ اهل سنّت است. او در كتاب خويش مىنويسد: «حضرت مهدى عليه السّلام فرزند جناب حسن عسكرى عليه السّلام است. آن وجود گرانمايه، زنده و در اوج سلامت و طراوت از زمان غيبت خويش تاكنون در اين جهان زندگى مىكند. . . .»(11)
٣ - «محمّد بن احمد مالكى» معروف به «ابن صبّاغ» نيز از علماى اهل سنّت است و در كتاب خويش در باب دوازدهم مىنويسد: «ابو القاسم، محمّد، حجّت، فرزند حضرت حسن عسكرى عليه السّلام است. او در شهر سامرّا و در نيمۀ شعبان ٢۵۵ هجرى ديده به جهان گشود.»(12)
۴ -از ديگر علماى آنان «سبط ابن جوزى حنفى» است او در كتاب خويش در مورد فرزندان حضرت عسكرى عليه السّلام در بخشى تحت عنوان «فصل فى ذكر الحجّة المهدى» مىنويسد: «او نام بلندآوازهاش محمّد، فرزند حسن عسكرى عليه السّلام است و كنيهاش ابو القاسم مىباشد. او را: الخلف الحجّة، صاحب الزمان، القائم المنتظر نيز خواندهاند و آن حضرت آخرين امامان است...(13)
۵ - «احمد بن حجر» عالم ديگرى از اهل سنّت است او در كتاب خويش به هنگام بحث در مورد شخصيّت حضرت عسكرى عليه السّلام مىنويسد: «او جز فرزندش ابو القاسم محمّد الحجّة، فرزندى به يادگار ننهاد و فرزند گرانمايهاش، به هنگامۀ شهادت پدر، پنج ساله بود، امّا خداوند حكمت و بينشى ژرف و اعجازآميز به او ارزانى فرمود...»(14)
۶ -از علماى ديگر اهل سنّت «شبراوى شافعى» است. او در مورد ولادت دوازدهمين امام نور در كتاب خويش مىنويسد: «امام يازدهم، «حسن خالص»( از القاب ناشناخته امام حسن عسگری علیه السلام) است كه به لقب عسكرى معروف است و او را شرافت همين بس كه امام مهدى عليه السّلام از فرزندان گرانمايه اوست...»(15)
آنگاه مىافزايد: «امام مهدى عليه السّلام فرزند حضرت عسكرى عليه السّلام است و در شهر تاريخى سامرّا در پانزدهم شعبان به سال ٢۵۵ هجرى ديده به جهان گشود.»(16)
٧ - «عبد الوهّاب شعرانى» عالم ديگر اهل سنّت در كتاب خويش تحت عنوان، «نشانههاى نزديك شدن رستاخيز» ، از جمله قيام و ظهور حضرت مهدى عليه السّلام را مىنويسد. آنگاه مىافزايد: «امام مهدى عليه السّلام از فرزندان امام حسن عسكرى عليه السّلام است و در پانزدهم شعبان به سال ٢۵۵ بدنيا آمده و او زنده و باقى است تا طبق روايات رسيده از پيامبر صلّى اللّه عليه و اله با حضرت عيسى عليه السّلام كه به هنگامۀ ظهور او از آسمانها فرود مىآيد، ديدار كن...»(17 و 18)
***
فضیلت نیمه شعبان در کلام علمای اسلام
امام خمینی(ره)
عید شعبان، عید تولد حضرت مهدی ـ سلام اللّه علیه ـ بزرگترین عید است برای تمام بشر. وقتی که ایشان ظهور کنند ـ انشاءاللّه خداوند تعجیل کند در ظهور او ـ تمام بشر را از انحطاط بیرون میآورد، تمام کجیها را راست میکند:یَمْلأُ الأَرْضَ عَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ جَوْرا همچو نیست که این عدالت همان که ماها از آن میفهمیم که نه یک حکومت عادلی باشد که دیگر جور نکند آن، این هست اما خیر، بالاتر از این معناست. معنییَمْلَأُ الأَرْضَ عَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ جَوْراًالآن زمین و بعد از این، از این هم بدتر شاید بشود، پر از جور است، تمام نفوسی که هستند انحرافات در آنها هست. حتی نفوس اشخاص کامل هم در آن انحرافاتی هست ولو خودش نداند. در اخلاقها انحراف هست، در عقاید انحراف هست، در اعمال انحراف هست و در کارهایی هم که بشر میکند انحرافش معلوم است. و ایشان مأمورند برای اینکه تمام این کجیها را مستقیم کنند و تمام این انحرافات را برگردانند به اعتدال که واقعاً صدق بکندیَمْلَأُ الأَرْضَ عَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ جَوْراً.از این جهت، این عید، عید تمام بشر است بعد از اینکه آن اعیاد، اعیاد مسلمین است. این عید، عید تمام بشر است. تمام بشر را ایشان هدایت خواهند کرد انشاءاللّه، و ظلم و جور را از تمام روی زمین بر میدارند به همان معنای مطلقش. از این جهت، این عید، عید بسیار بزرگی است که به یک معنا از عید ولادت حضرت رسول ـ صلی اللّه علیه و آله ـ که بزرگترین اعیاد است، این عید به یک معنا بزرگتر است.
و ما باید در اینطور روزها و در اینطور ایاماللّه توجه کنیم که خودمان را مهیا کنیم از برای آمدن آن حضرت. من نمیتوانم اسم رهبر روی ایشان بگذارم؛ بزرگتر از این است. نمیتوانم بگویم که شخص اول است؛ برای اینکه دومی در کار نیست. ایشان را نمیتوانیم ما با هیچ تعبیری تعبیر کنیم الاّ همین که مهدی موعود است. آنی است که خدا ذخیره کرده است برای بشر. و ما باید خودمان را مهیا کنیم از برای اینکه اگر چنانچه مو فق شدیم انشاءاللّه به زیارت ایشان، طوری باشد که روسفید باشیم پیش ایشان. تمام دستگاههایی که الآن به کار گرفته شدهاند در کشور ما ـ و امیدوارم که در سایر کشورها هم توسعه پیدا بکند ـ باید توجه به این معنا داشته باشند که خودشان را مهیا کنند برای ملاقات حضرت مهدی ـ سلاماللّه علیه.(19)
مقام معظم رهبری
«این میلاد بزرگ و عید سعید را به همهی مظلومان و ملتهای مستضعف عالم و به همهی کسانی که در زیر فشار ظلم و ستم قلدران جهان، چشمانتظار فرجی هستند، بخصوص به ملت شجاع و عزیز ایران و به شما برادران و خواهران، تبریک عرض میکنم .دربارهی برکات این میلاد معظم و حقایقی که در باب وجود اقدس ولىّعصر (ارواحنالترابمقدمهالفداء) هست، من قادر نیستم سخن تازهیی بگویم. درک مراتب معنوی و حقایق الهی در باب این قطب اعظم عالم امکان و خلیفهی خدا و مظهر صفات و اسمای الهی، در حد زبان و بیان و قلب و فهمی همچون منِ قاصر نیست. خود آنها باید دربارهی امام زمان سخن بگویند؛ همچنانکه خود آنها باید دربارهی علی بنابیطالب(علیهالصّلاةوالسّلام) و بقیهی اولیا و اصفیای دین سخن بگویند.
ما همینقدر میدانیم که وجود مقدس امام زمان، مصداق وعدهی الهی است. همینقدر میدانیم که این بازماندهی خاندان وحی و رسالت، عَلَم سرافراز خدا در زمین است. «السّلام علیک ایّها العلم المنصوب و العلم المصبوب والغوث و الرّحمةالواسعة وعدا غیر مکذوب» او وعدهی الهی و مصداق لطف خدا بر انسانیت و بشریت است.او مسطوره و نمونهیی از اولیا و اصفیا و انبیا و برجستهترین بندگان خداست. او نمایشگر مَبلغ فضل الهی بر بنی آدم است.
اینها چیزهایی است که خود آنان بیان فرمودند. اگر ما بتوانیم در حد فهم قاصر و ناقص خودمان، رشحاتی از این گفتهها را درک کنیم و بفهمیم، خیلی بُرد کردهایم.»(20) «در حقیقت ولادت این بزرگوار یک عید حقیقی است؛ لذا بزرگداشت خاطرهی این روز و این ساعت هرگز از یاد معتقدان به مهدویت نخواهد رفت. فقط مردم شیعه نیستند که منتظر مهدی موعود (سلاماللَّهعلیه) هستند، بلکه انتظار منجی و مهدی، متعلق به همهی مسلمانهاست. فرق شیعه با دیگران این است که شیعیان آن منجی را با نام و نشان، با خصوصیات گوناگون میشناسند؛ اما دیگر مسلمانان که به منجی هم معتقدند، منجی را نمیشناسند؛ تفاوت، اینجاست؛ والّا اصل مهدویت مورد اتفاق همهی مسلمانهاست.
ادیان دیگر هم در اعتقادات خودشان، انتظار منجی را در نهایت زمانه دارند؛ آنها هم در یک بخش از قضیه، مطلب را درست فهمیدهاند؛ اما در بخش اصلی قضیه که معرفت به شخص منجی است، دچار نقص معرفتند. شیعه با خبر مسلّم و قطعی خود، منجی را با نام، با نشان، با خصوصیات، با تاریخ تولد، میشناسد. این، خصوصیتِ عقیدهی ما شیعیان است.»(21)
آیت الله مصباح یزدی
قدر امشب[شب نیمه شعبان ] را بدانيد و آن را به عبادت احيا كنيد. ساعات اين شب را غنيمت بشماريد. روايات فراوانى درباره اعمال اين شب وارد شده است. از جمله آن اعمال، صد ركعت نماز با هزار قل هو اللّه است كه در هر ركعت بعد از حمد 10 بار خوانده مىشود. شما كه جوانيد و انرژى داريد، فرصت را غنيمت بشماريد.
كار سختى نيست. مقايسه كنيد كه اگر امشب، شب امتحان بود و احتمال داشت كه فردا در امتحان رد بشويد، آيا حاضر بوديد امشب را تاصبح درس بخوانيد تا تحصيل يك سالتان هدر نرود؟ به طور قطع ارزش اين نماز و ديگر عبادتهاى امشب، از درس خواندن شب امتحان كمتر نيست.(22)
آیت الله جوادی آملی
ولىّ عصر عجل اللّه تعالى فرجه و آخرين حجّت الهى كه خير اهل الارض زمان ماست، در سحرگاه نيمۀ شعبان سال ٢۵۵ (ه. ق) چشم به جهان گشودند و اين شب مبارك كه ميلاد موفور السرور آن حضرت است، احتمال دارد شب قدر نيز باشد، همانگونه كه به برخى اعمال ليالى قدر در اين شب نيز سفارش گرديده است.(23)
نيمۀ شعبان، شب مباركى است كه در فضائل شباهت بسيارى به ليالى قدر دارد و همانگونه كه در برترى شبهاى قدر فرمودهاند كه فإنّها ليلة آلى اللّه على نفسه الا يردّ سائلا له فيها ما لم يسأل معصية.(24) در فضيلت شب نيمه شعبان نيز نبى مكرم اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كه خداوند در شب نيمه شعبان به اندازۀ موى گوسفندان قبيلۀ بنى كلب بندگانش را مىآمرزد: يغفر اللّه ليلة النصف من شعبان من خلقه بقدر شعر معزى بنى كلب (25) و اين سخن، كنايه از فراوانى آمرزيده شدگان در آن شب مبارك است.
كلام نورانى ديگرى از امام صادق عليه السّلام نشان مىدهد نيمۀ شعبان نيز در حدّ خويش، شب قدر و واجد يكى از درجات تقدير امور است. ايشان در برابرى اين سنت با ليالى مباركه قدر فرمود: انّها الليلة التي جعلها اللّه لنا أهل البيت بإزاء ما جعل ليلة القدر لنبينا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم (26)؛ همانطور كه خداوند به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شب قدر مرحمت فرمود، به ما اهل بيت نيز نيمه شعبان را عطا كرد.
امام باقر عليه السّلام در پاسخ پرسشى دربارۀ فضيلت شب نيمه شعبان فرمود كه با فضيلتترين شب پس از ليلة القدر شب نيمه شعبان است كه خداوند در اين شب فضل خويش را بر بندگانش ارزانى مىدارد و با منّ و كرم خود آنان را مىآمرزد، پس براى نزديكى به خداى سبحان در اين شب بكوشيد چون خداوند سوگند ياد كرده است كه هيچ سائلى را-تا وقتى كه امر ناپسند و گناهى نخواسته است-محروم نگرداند: هي أفضل ليلة بعد ليلة القدر؛ فيها يمنح اللّه تعالى العباد فضله و يغفر لهم بمنّه. فاجتهدوا في القربة إلى اللّه (تعالى) فيها، فإنّها ليلة آلى اللّه تعالى على نفسه ألا يرد سائلا له فيها، ما لم يسئل معصية و. . . فاجتهدوا في الدعاء و الثناء على اللّه (عزّ و جلّ). (27)
پيامبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نيز شب نيمه شعبان به عايشه فرمود كه در نيمه شعبان اجلها نوشته و ارزاق قسمت مىگردد و خداى عزّ و جلّ در اين شب بيش از موهاى بزهاى قبيلۀ بنى كلب، بندگانش را مىآمرزد و فرشتگان را به آسمان دنيا و از آنجا به زمين نازل مىكند و در اين نزول ابتدا در مكه فرود مىآيند: اما تعلمين أيّ ليلة هذه؟ إنّ هذه الليلة ليلة النصف من شعبان؛ فيها يكتب اجال و فيها تقسم أرزاق و إنّ اللّه (عزّ و جلّ) ليغفر في هذه الليلة من خلقه أكثر من عدد شعر معزى بني كلب و ينزل اللّه (عزّ و جلّ) ملائكة إلى السماء الدنيا و إلى الأرض بمكة. (28 و 29)
***
ماجرای تعلیم و قرائت دعاى كميل در شب نيمۀ شعبان
دعای کمیل و روضه عطش با نوای حاج منصور ارضی در اولین شب جمعه ماه رمضان سال 1390
عالم جليل القدر مرحوم سيد ابن طاووس در باره ماجرای تعلیم دعای کمیل مىگويد:
در روايتى ديدم كه كميل بن زياد نخعى گفته است:
به اتفاق جمعى از اصحاب در حضور امير المؤمنين (عليه السلام) در مسجد بصره نشسته بوديم. شخصى از آن حضرت پرسيد منظور خداى سبحان كه مىفرمايد: در آن شب مبارك هر كار محكم و استوارى فيصله داده و تفريق مىشود: فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ چه شبى است؟ امام على (عليه السلام) فرمود: منظور، شب نيمۀ شعبان است. قسم به كسى كه جان على در دست اوست كسى نيست مگر اينكه آنچه تا آخر سال از خير و شرّ بر او جارى مىشود در اين شب رقم مىخورد. بندهاى آن را زنده نگه نمىدارد و دعاى خضر را در آن نمىخواند مگر آن كه به اجابت مىرسد. وقتى كه آن حضرت به خانۀ خود رفت به خانهاش رفتم، در زدم، فرمود: كميل! چه چيزى تو را به اينجا آورد؟ گفتم: آموختن دعاى خضر.
فرمود: بنشين، وقتى اين دعا را حفظ كردى در هر شب جمعه آن را بخوان يا در ماه يك بار يا سالى يك بار يا در عمرت يك بار بخوان كه از جانب خدا يارى خواهى شد و خدا رزقت را خواهد رساند و مشمول مغفرت او خواهى شد. اى كميل! طول معاشرت تو با ما سبب مىشود كه خواستهات را به بهترين وجه برآورده كنيم. آنگاه دعا را املا كرد و كميل نوشت و بدين جهت به نام او مشهور شد.
در روايت ديگر از كميل نقل شده است كه وى ديد امير المؤمنين (عليه السلام) در شب نيمۀ شعبان اين دعا را در حال سجده خواند. بنابراين، اصل اين دعا مربوط به شب نيمۀ شعبان است.30
***
اشعاری برای مولود نیمه شعبان
باز امشب با همان شور عجیب/ مستم از خمخانه امن یجیب
تا سحرگه آه و زاری می کنم/ تا بیایی بی قراری می کنم
دستهایم شاخه هایی تا خدا/ قلب محنت دیده محراب دعا
بی بهانه گریه را سر می دهم/ مرغ دل را سوی تو پر می دهم
می نشینم رو به روی آسمان /می زنم فریاد سوی آسمان
ای امام عاشقان مهدی بیا/ حضرت صاحب زمان مهدی بیا(31)
***
می دهم از خبری خوش خبرت یا زهرا/ که بود مرحم زخم جگرت یازهرا
شدشب نیمه شعبان که کندجلوه گری/به جهان جلوه آخر قمرت یازهرا
مقدم مهدی موعود (عج )مبارک باشد /برتو و همسر و آل و پدرت یا زهرا
مزدگانی من اینست که خواهم همه وقت/برنگیری ز«موید»نظرت یا زهرا(32)
***
اعمال شب و روز نیمه شعبان
شب نیمه شعبان، شب بسیار مباركى است. از امام جعفر صادق علیه السلام روایت است كه از امام محمدباقر علیهالسلام در مورد فضیلت شب نیمه شعبان سؤال شد؛ امام فرمود آن شب بعد از لیلة القدر افضل شبها است. در آن شب خداوند به بندگان، فضل خود را عطا مىفرماید و ایشان را به مَنّ و كَرَم خویش مىآمرزد. پس سعى و كوشش كنید در تقرّب جستن به سوى خداى تعالى در آن شب، كه آن شبى است كه خدا قسم یاد فرموده به ذات مقدس خود كه سائلى را از درگاه خود تا زمانی كه مطلب گناهی را درخواست نکند؛ دست خالى برنگرداند. و آن شبى است كه قرار داده حق تعالى آن را از براى ما به مقابل آن كه قرار داده شب قدر را براى پیغمبر ما صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله. پس كوشش كنید در دعا و ثنا بر خداى تعالی و از جمله بركات این شب مبارك آن است كه ولادت با سعادت حضرت صاحب عصر امام زمان ارواحُنا لَهُ الفداء در سحر این شب سال دویست و پنجاه و پنج در سامراء واقع شده و باعث مزید شرافت این شب مبارك شده است .
براى شب نیمه شعبان چند عمل وارد شده است:
1- غسل، كه باعث تخفیف گناهان مىشود.
2- احیاء این شب به نماز و دعا و استغفار. و در روایت است كه هر كس این شب را احیا دارد؛ نمیرد دل او در روزى كه دلها بمیرند.
3- زیارت امام حسین علیه السلام است كه افضل اعمال این شب
و باعث آمرزش گناهان است و هر كس بخواهد با او مصافحه كند روح صد و بیست و چهار هزار پیغمبر زیارت كند آن حضرت را در این شب و اَقَلِّ زیارت آن حضرت آن است كه به بامى برآید و به جانب راست و چپ نظر كند پس سر به جانب آسمان بلند كند و زیارت كند آن حضرت را به این كلمات: "اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَ رَحْمَةُاللّهِ وَ بَرَكاتُهُ." و هر كس در هر كجا باشد در هر وقت كه آن حضرت را به این كیفیت زیارت كند امید است كه ثواب حجّ و عُمره براى او نوشته شود .
4- خواندن دعایی كه شیخ و سیّد نقل كردهاند و به منزله زیارت امام زمان صلوات الله و سلامُه عَلَیْهِ است.
اَللّهُمَّ بِحَقِّ لَیْلَتِنا (هذِهِ) وَ مَوْلُودِها
خدایا به حق این شبى كه ما در آنیم و به حق آن كس كه در آن به دنیا آمده
وَ حُجَّتِكَ وَ مَوْعُودِهَا الَّتى قَرَنْتَ اِلى فَضْلِها فَضْلاً فَتَمَّتْ كَلِمَتُكَ
و حجتت و موعود آن كه همراه كردى به فضیلت این شب فضیلت دیگرى و بدین سبب تمام شد كلمه تو
صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِكَ وَلا مُعَقِّبَ لاِیاتِكَ نُورُكَ الْمُتَاَلِّقُ
به راستى و عدالت تغییر دهندهاى براى كلمات تو نیست و پس زنندهاى براى آیات تو نیست آن نور درخشانت
وَ ضِیاَّؤُكَ الْمُشْرِقُ وَ الْعَلَمُ النُّورُ فى طَخْیاَّءِ الدَّیْجُورِ الْغائِبُ
و آن روشنى فروزانت و آن نشانه نورانى در شب تاریك ظلمانى آن پنهان
الْمَسْتُورُ جَلَّ مَوْلِدُهُ وَ كَرُمَ مَحْتِدُهُ وَالْمَلاَّئِكَةُ شُهَّدُهُ وَاللّهُ ناصِرُهُ
غایب از انظار كه ولادتش بزرگ و كریم الاصل بود و فرشتگان گواهان اویند و خدا یاور
وَ مُؤَیِّدُهُ اِذا آنَ میعادُهُ وَالْمَلاَّئِكَةُ اَمْد ادُهُ سَیْفُ اللّهِ الَّذى لا یَنْبوُ
و كمك كار او است در آن هنگام كه وعدهاش برسد و فرشتگان مددكارش باشند آن شمشیر برنده خدا كه كُند نشود
وَ نُورُهُ الَّذى لا یَخْبوُ وَ ذوُالْحِلْمِ الَّذى لا یَصْبوُا مَدارُ الَّدهْرِ
و نور او كه خاموش نگردد و بردبارى كه كار بى رویه انجام ندهد چرخ روزگار به خاطر او گردش كند
وَ نَوامیسُ الْعَصْرِ و َوُلاةُ الاْمْرِ وَالْمُنَزَّلُ عَلَیْهِمْ ما یَتَنَزَّلُ فى لَیْلَةِ
و او و پدران معصومش نوامیس هر عصر و والیان امر خدایند در شب قدر آنچه نازل شود بر ایشان نازل گردد
الْقَدْرِ وَ اَصْحابُ الْحَشْرِ وَالنَّشْرِ تَراجِمَةُ وَحْیِهِ وَ وُلاةُ اَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ
و آنهایند صاحبان حشر و نشر و مفسران وحى خدا و سرپرستان امر و نهى او
اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى خاتِمِهْم وَ قآئِمِهِمُ الْمَسْتُورِ عَنْ عَوالِمِهِمْ
خدایا پس درود فرست بر خاتم ایشان و قائمشان كه در پس پرده است از عوالم آنها
اَللّهُمَّ وَ اَدْرِكَ بِنا اءَیّامَهُ وَظُهُورَهُ وَقِیامَهُ وَاجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ وَاقْرِنْ ثارَنا
خدایا ما را به روزگار او و زمان ظهور و قیامش برسان و از جمله یارانش قرارمان ده و خونخواهى ما را
بِثارِهِ وَاكْتُبْنا فى اَعْوانِهِ وَ خُلَصاَّئِهِ وَ اَحْیِنا فى دَوْلَتِهِ ناعِمینَ
به خونخواهى او مقرون گردان و نام ما را در زمره یاران و مخصوصانش ثبت فرما و ما را در دولتش شادكام
وَ بِصُحْبَتِهِ غانِمینَ وَ بِحَقِّهِ قآئِمینَ وَ مِنَ السُّوَّءِ سالِمینَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
و متنعم و به همنشینیش بهرهمند و به گرفتن حقش پابرجا بدار و از بدیها بر كنارمان كن اى مهربانترین مهربانان
وَالْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَواتُهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ
و ستایش خاص خدا پروردگار جهانیان است و درودهاى او بر آقاى ما محمد
خاتَمِ النَّبِیّینَ وَ الْمُرْسَلینَ وَ عَلى اَهْلِ بَیْتِهِ الصّادِقینَ وَ عِتْرَتِهَ
خاتم پیمبران و مرسلین و بر خاندان راستگو و عترت حقگویش باد
النّاطِقینَ وَالْعَنْ جَمیعَ الظّالِمینَ واحْكُمْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ یا اَحْكَمَ الْحاكِمینَ .
خاتم پیمبران و مرسلین و بر خاندان راستگو و عترت حقگویش باد
النّاطِقینَ وَالْعَنْ جَمیعَ الظّالِمینَ واحْكُمْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ یا اَحْكَمَ الْحاكِمینَ .
و از رحمت خود دور ساز تمام ستمكاران را و میان ما و ایشان داورى كن اى محكمترین حكم كنندگان.
5- دعای تعلیم داده شده از حضرت صادق علیه السلام در شب نیمه شعبان .
اَللّهُمَّ اَنْتَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ الْعَلِىُّ الْعَظیمُ الْخالِقُ
خدایا تویى زنده پاینده والاى بزرگ آفریننده
الرّازِقُ الْمُحْیِى الْمُمیتُ الْبَدىَّءُ
و روزى دهنده زنده كننده و میراننده آغاز كننده
الْبَدیعُ لَكَ الْجَلالُ وَ لَكَ الْفَضْلُ وَ لَكَ الْحَمْدُ وَ لَكَ الْمَنُّ وَ لَكَ الْجُودُ
و پدید آورنده، براى تو است بزرگى و از آن تو است فضیلت و ستایش و از آن تو است نعمت و جود
وَ لَكَ الْكَرَمُ وَ لَكَ الاْمْرُ وَ لَكَ الْمَجْدُ وَ لَكَ الْشُّكْرُ وَحْدَكَ لاشَریكَ لَكَ
و خاص تو است بزرگوارى و از تو است فرمان و شوكت و خاص تو است سپاسگزارى كه یگانهاى و شریكى برایت نیست
یا واحِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَكُنْ لَهُ
اى یگانهاى یكتا اى بى نیاز اى كه فرزندى ندارد و فرزند كسى نباشد و نیست برایش
كُفُواً اَحَدٌ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاْغفِرْ لى وَارْحَمْنى وَاكْفِنى
همتایى هیچ كس. درود فرست بر محمد و آل محمد و بیامرز مرا و به من رحم كن و كفایت كن
ما اَهَمَّنى وَاقْضِ دَیْنى وَ وَسِّعْ عَلَىَّ فى رِزْقى فَاِنَّكَ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ
از من آنچه فكر مرا به خود مشغول كرده و قرضم را ادا كن و در روزیم گشایش ده زیرا كه تو در این شب
كُلَّ اَمْرٍ حَكیمٍ تَفْرُقُ وَ مَنْ تَشاَّءُ مِنْ خَلْقِكَ تَرْزُقُ فَارْزُقْنى وَ اَنْتَ
هر كار محكمى را از هم جدا كنى و هر یك از مخلوقات خود را بخواهى روزى دهى پس روزیم ده كه تو
خَیْرُ الرّازِقینَ فَاِنَّكَ قُلْتَ وَ اَنْتَ خَیْرُ الْقاَّئِلینَ النّاطِقینَ وَاسْئَلوُا اللّهَ
بهترین روزى دهندگانى زیرا تو خود گفتى و تو بهترین گویندگان و ناطقان هستى كه فرمودى "از خدا بخواهید از فضل او"
مِنْ فَضْلِهِ فَمِنْ فَضْلِكَ اَسْئَلُ وَ اِیّاكَ قَصَدْتُ وَابْنِ نَبِیِّكَ اعْتَمَدْتُ وَ لَكَ
پس من از فضل تو مىخواهم و تو را قصد كردم و به فرزند پیمبرت اعتماد كردم و به تو
رَجَوْتُ فَارْحَمْنى یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
امیدوارم پس به من رحم كن اى مهربانترین مهربانان.
6- خوانده شود؛ دعایی که حضرت رسول صلى الله علیه و آله در این شب مى خواندند:
اَللّهُمَّ اقْسِمْ لَنا مِنْ خَشْیَتِكَ ما یَحُولُ بَیْنَنا
خدایا بهره ما كن از ترس خود بدان اندازه كه حائل شود میان ما
وَ بَیْنَ مَعْصِیَتِكَ وَ مِنْ طاعَتِكَ ما تُبَلِّغُنا بِهِ رِضْوانَكَ وَ مِنَ الْیَقینِ ما
و نافرمانیت و از اطاعت خویش بدان مقدار كه ما را به خشنودى و رضوان تو برساند و از یقین بدان
یَهُونُ عَلَیْنا بِهِ مُصیباتُ الدُّنْیا اَللّهُمَّ اَمْتِعْنا بِاَسْماعِنا وَ اَبْصارِنا
حد كه به وسیله آن ناگواریهاى دنیا بر ما آسان گردد خدایا ما را به گوشهایمان و دیدههامان
وَ قُوَّتِنا ما اَحْیَیْتَنا وَاجْعَلْهُ الْوارِثَ مِنّا وَاجْعَلْ ثارَنا عَلى مَنْ ظَلَمَنا
و نیرویمان تا زندهایم بهرهمند ساز و آن را وارث ما گردان و خون ما را به گردن كسى انداز كه بر ما ستم كرده
وَانْصُرنا عَلى مَنْ عادانا وَلا تَجْعَلْ مُصیبَتَنا فى دینِنا وَلا تَجْعَلِ
و یارى ده ما را بر كسى كه با ما دشمنى كند و مصیبت ما را در دینمان قرار مده و دنیا
الدُّنْیا اَكْبَرَ هَمِّنا وَلا مَبْلَغَ عِلْمِنا وَلا تُسَلِّطْ عَلَیْنا مَنْ لا یَرْحَمُنا
را بزرگترین اندوه ما قرار مده و نیز آخرین حد دانش ما قرارش مده و مسلط مكن بر ما كسى را كه بر ما رحم نكند
بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
به رحمتت اى مهربانترین مهربانان
و این دعاى جامع كاملى است و خواندن آن در اوقات دیگر نیز غنیمت است و از عوالى اللئالى نقل شده كه حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله همیشه این دعا را مىخواندند.
7- صلوات هر روز را كه در وقت زوال وارد شده خوانده شود.
8- دعاى كمیل را كه در این شب وارد شده است، خوانده شود.
9- هر یك از اذکار "سُبْحانَ اللّهِ" ، "الْحَمْدُلِلّهِ" ، "اللّهُ اَكْبَرُ" وَ "لا اِلهَ اِلا اللّهُ" صد مرتبه گفته شود، تا خداوند تعالى گناهان گذشته او را بیامرزد و برآورد حاجتهاى دنیا و آخرت او را.
10- شیخ در مصباح از ابویحیى در ضمن خبرى در فضیلت شب نیمه شعبان روایت كرده كه از مولاى خودم حضرت صادق علیه السلام پرسیدم كه بهترین دعاها در این شب چیست؟ فرمود: پس از آن که بجا آوردى نماز عشا را، دو ركعت نماز اقامه کن که در ركعت اول حمد و سُوره قُلْ یا اَیُّهَا الْكافِروُنَ خوانده شود و در ركعت دوم حمد و سوره توحید خوانده شود. پس از سلام، تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها گفته شود. پس از آن این دعا خوانده شود:
یا مَنْ اِلَیْهِ مَلْجَاءُ الْعِبادِ فِى الْمُهِمّاتِ وَ اِلَیْهِ یَفْزَعُ الْخَلْقُ فىِ الْمُلِمّاتِ
اى كه به سوى او است پناه بندگان در كارهاى اندوه خیز و به سوى او پناه برند خلایق در پیش آمدهاى ناگوار
یا عالِمَ الْجَهْرِ وَالْخَفِیّاتِ وَ یا مَنْ لا تَخْفى عَلَیْهِ خَواطِرُ الاْوْهامِ
اى داناى آشكار و نهان و اى كه بر او پنهان نماند اندیشههایى كه در دلها افتد
وَ تَصَرُّفُ الْخَطَراتِ یا رَبَّ الْخَلایِقِ وَالْبَرِیّاتِ یا مَنْ بِیَدِهِ مَلَكُوتُ
و تصرف كردن آن خاطرات اى پروردگار خلایق و آفریدگان اى كه ملكوت
الاْرَضینَ وَالسَّمواتِ اَنْتَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَمُتُّ اِلَیْكَ بِلا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ
زمینها و آسمانها به دست او است تویى خدایى كه معبودى جز تو نیست به سویت توسل جویم به كلمه "لا اله الا انت"
فَیا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اجْعَلْنى فى هِذِهِ اللَّیْلَةِ مِمَّنْ نَظَرْتَ اِلَیْهِ
پس اى خدایى كه معبودى جز تو نیست بگردان مرا در این شب از كسانى كه به سویش نگریسته و مورد
فَرَحِمْتَهُ وَ سَمِعْتَ دُعاَّئَهُ فَاَجَبْتَهُ وَ عَلِمْتَ اسْتِقالَتَهُ فَاَقَلْتَهُ
رحم خویش قرارش داده و دعایش شنیده و اجابت كرده و پشیمانیش را دانسته پس او را پذیرفتهاى
وَ تَجاوَزْتَ عَنْ سالِفِ خَطیئَتِهِ وَ عَظیمِ جَریرَتِهِ فَقَدِ اسْتَجَرْتُ بِكَ
و از خطاهاى گذشتهاش و گناه بزرگش در گذشتهاى پس من از گناهانم به تو پناهنده شده
مِنْ ذُنُوبى وَ لَجَاْتُ اِلَیْكَ فى سَتْرِ عُیُوبى اَللّهُمَّ فَجُدْ عَلَىَّ بِكَرَمِكَ
و به تو ملتجى گشتهام در این كه عیوبم را بپوشانى خدایا پس جود كن بر من به كرم خود
وَ فَضْلِكَ وَاحْطُطْ خَطایاىَ بِحِلْمِكَ وَ عَفْوِكَ وَ تَغَمَّدْنى فى هذِهِ
و فضلت و بریز خطاهاى مرا به بردبارى و گذشت خویش و فراگیر مرا در این
اللَّیْلَةِ بِسابِغِ كَرامَتِكَ وَاجْعَلْنى فیها مِنْ اَوْلِیاَّئِكَ الَّذینَ اجْتَبَیْتَهُمْ
شب به فراوان كرمت و بگردان مرا در این شب از آن دوستانت كه آنان را براى طاعت خویش برگزیده
لِطاعَتِكَ وَاخْتَرْتَهُمْ لِعِبادَتِكَ وَ جَعَلْتَهُمْ خالِصَتَكَ وَ صِفْوَتَكَ
و براى پرستشت انتخاب فرمودى و ایشان را جزء خاصان درگاه و برگزیدگانت قرار دادى
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِمَّنْ سَعَدَ جَدُّهُ وَ تَوَفَّرَ مِنَ الْخَیْراتِ حَظُّهُ وَاجْعَلْنى مِمَّنْ
خدایا بدار مرا از آن كسانى كه كوشش به جایى رسیده و از نیكیها بهره فراوان نصیبش گشته و مرا از کسانی قرار ده
سَلِمَ فَنَعِمَ وَ فازَ فَغَنِمَ وَاكْفِنى شَرَّ ما اَسْلَفْتُ وَاعْصِمْنى مِنَ الاِْزدِیادِ
كه تندرست شده و متنعم و رستگار و بهرهمند گشته و كفایت كن مرا از شر آنچه كردهام و نگاهم دار از افزودن
فى مَعْصِیَتكَ وَ حَبِّبْ اِلَىَّ طاعَتَكَ وَ ما یُقَرِّبُنى مِنْكَ وَ یُزْلِفُنى عِنْدَكَ
در نافرمانیت و دوست گردان نزد من فرمانبرداریت را و آنچه مرا به تو نزدیك و مقرب درگاهت گرداند
سَیِّدى اِلَیْكَ یَلْجَاءُ الْهارِبُ وَ مِنْكَ یَلْتَمِسُ الطّالِبُ وَ عَلى كَرَمِكَ
آقاى من به سوى تو پناه آرد شخص گریز پاى و از تو عاجزانه طلب كند جوینده و بر كرم تو
یُعَوِّلُ الْمُسْتَقیلُ التّائِبُ اَدَّبْتَ عِبادَكَ بالتَّكَرُّمِ وَ اَنْتَ اَكْرَمُ الاْكْرَمینَ
تكیه كند شخص عذرخواه و توبه كننده ادب كردى بندگانت را به كرم ورزى به آنها و تو كریمترین كریمانى
وَ اَمَرْتَ بِالْعَفْوِ عِبادَكَ وَ اَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ اَللّهُمَّ فَلا تَحْرِمْنى
و تو خود به بندگانت دستور گذشت دادى و خود آمرزنده و مهربانى خدایا پس مرا از آنچه از
ما رَجَوْتُ مِنْ كَرَمِكَ وَلا تُؤْیِسْنى مِنْ سابِغِ نِعَمِكَ وَلا تُخَیِّبْنى مِنْ
كرمت امید دارم محرومم مكن و از نعمتهاى ریزانت مایوسم مدار و از بهرههاى فراوانت كه در
جَزیلِ قِسَمِكَ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ لاِهْلِ طاعَتِكَ وَاجْعَلْنى فى جُنَّةٍ مِنْ
این شب براى فرمانبردارانت مقرر داشتهاى بى بهرهام مساز و مرا در پناهگاه محكمى از آزار مخلوقات
شِرارِ بَرِیَّتِكَ رَبِّ اِنْ لَمْ اَكُنْ مِنْ اَهْلِ ذلِكَ فَاَنْتَ اَهْلُ الْكَرَمِ وَالْعَفْوِ
شرورت قرار ده پروردگارا اگر من چنین شایستگى ندارم ولى تو شایسته كرم و گذشت و
وَالْمَغْفِرَةِ وَ جُدْ عَلَىَّ بِما اَنْتَ اَهْلُهُ لا بِما اَسْتَحِقُّهُ فَقَدْ حَسُنَ ظَنّى
آمرزشى و فرو ریز بر من بدانچه تو شایسته آنى نه بدانچه من سزاوار آنم زیرا به راستى گمان من نیك است
بِكَ وَ تَحَقَّقَ رَجاَّئى لَكَ وَ عَلِقَتْ نَفْسى بِكَرَمِكَ فَاَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ وَ اَكْرَمُ الاْكْرَمینَ
و امیدم درباره تو محكم شده و جانم به سر رشته كرم تو آویخته است پس تویى مهربانترین مهربانان و كریمترین كریمان
اَللّهُمَّ وَاخْصُصْنى مِنْ كَرَمِكَ بِجَزیلِ
خدایا مرا مخصوص بدار از كرم خویش به بهرههاى فراوان
قِسَمِكَ وَاَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عُقُوبَتِكَ وَاغْفِر لِىَ الَّذنْبَ الَّذى یَحْبِسُ عَلَىَّ الْخُلُقَ
و تقسیمهاى شایانت و از كیفر تو به عفوت پناه مىبرم و بیامرز برایم آن گناهى را كه عادت بد(مانند دروغ) را بر من حبس كند
وَ یُضَیِّقُ عَلىَّ الرِّزْقَ حَتّى اَقُومَ بِصالِحِ رِضاكَ وَ اَنْعَمَ
و روزى را بر من تنگ سازد تا من به خشنودى شایسته تو اقدام كنم و به عطاى فراوانت
بِجَزیلِ عَطاَّئِكَ وَاَسْعَدَ بِسابِغِ نَعْماَّئِكَ فَقَدْ لُذْتُ بِحَرَمِكَ
متنعم گردم و به نعمتهاى بسیارت خوشبخت شوم زیرا من به آستان تو پناه آوردم
وَ تَعَرَّضْتُ لِكَرَمِكَ وَاسْتَعَذْتُ بِعَفْوِكَ مِنْ عُقُوبَتِكَ وَ بِحِلْمِكَ مِنْ
و به كرم تو آویختم و به گذشت تو پناه جستم از ترس كیفرت و به بردباریت پناه جستم از
غَضَبِكَ فَجُدْ بِما سَئَلْتُكَ وَاَنِلْ مَا الْتَمَسْتُ مِنْكَ اَسْئَلُكَ بِكَ لابِشَىءٍ
خشمت پس به من عطا كن آنچه را از تو خواستم و به من برسان آنچه را از تو خواهش كردم تو را به خودت سوگند دهم چون چیزى
هُوَ اَعْظَمُ مِنْكَ
از تو بزرگتر نیست.
پس به سجده مى روى و 20 مرتبه یا رَبِّ ، 7 مرتبه یا اَللّهُ، 7 مرتبه لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ، 10 مرتبه ما شآءَ اللّهُ، 10 مرتبه لاقُوّةَ اِلاّ بِاللّهِ، و 10 مرتبه صلوات مى فرستى بر پیغمبر و آل او علیهم السلام و حاجت خود را از خدا بخواه. سوگند به خدا كه اگر به سبب این عمل به عدد قطرات باران حاجت بخواهى هر آینه برساند به تو خداوند عزوجل آن حاجتها را به كَرَم عَمیم و فَضْل جَسیمِ خود.
11- شیخ طوسى و كفعمى فرمودهاند كه در این شب این دعا خوانده شود:
اِلهى تَعَرَّضَ لَكَ فى هذَا اللَّیْلِ الْمُتَعَرِّضُونَ
خدایا خواهندگان در این شب به درگاه تو آمدند
وَ قَصَدَكَ الْقاصِدُونَ وَ اَمَّلَ فَضْلَكَ وَ مَعْرُوفَكَ الطّالِبُونَ وَ لَكَ فى
و قاصدان تو را مقصد خویش قرار دادند و خواهشمندان فضل و نیكى تو را آرزو كردند و تو در
هذَا اللّیْلِ نَفَحاتٌ وَ جَواَّئِزُ وَ عَطایا وَ مَواهِبُ تَمُنُّ بِها عَلى مَنْ تَشاَّءُ
این شب بخششها و جوایز و عطاهایى و بهرههایى دارى كه به هر یك از بندگانت بخواهى
مِنْ عِبادِكَ وَ تَمْنَعُها مَنْ لَمْ تَسْبِقْ لَهُ الْعِنایَةُ مِنْكَ وَها اَنَا ذا عُبَیْدُكَ
عطا خواهى كرد و از آن كس كه عنایت تو نسبت به او سبقت نگرفته است آن را باز دارى و من اینك آن بنده كوچك
الْفَقیرُ اِلَیْكَ الْمُؤَمِّلُ فَضْلَكَ وَ مَعْرُوفَكَ فَاِنْ كُنْتَ یا مَولاىَ تَفَضَّلْتَ
و نیازمند درگاه تو و آرزومند فضل و نیكى تو هستم پس اى مولاى من اگر بنا دارى
فى هذِهِ اللَّیْلَةِ عَلى اَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ وَ عُدْتَ عَلَیْهِ بِعائِدَةٍ مِنْ عَطْفِكَ
در این شب بر كسى از خلق خویش تفضلى فرمایى و جایزهاى از روى مهر و عطوفت به او بدهى
فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْخَیِّرینَ
پس درود فرست بر محمد و آل محمد آن پاكان پاكیزه برگزیده برتر
الْفاضِلینَ وَجُدْ عَلَىَّ بِطَولِكَ وَ مَعْرُوفِكَ یا رَبَّ الْعالَمینَ وَ صَلَّى اللّهُ
و از نعمت و نیكى خویش بر من نیز لطف فرما اى پروردگار جهانیان و درود خدا
عَلى مُحَمَّدٍخاتَمِ النَّبیّینَ وَ الِهِ الطّاهِرینَ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً اِنَّ اللّهَ حَمیدٌ مَجیدٌ
بر محمد خاتم پیمبران و بر آل پاكش و تحیت فراوان كه همانا خداوند ستوده و بزرگوار است
اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوكَ كَما اَمَرْتَ فَاسْتَجِبْ لى كَما وَعَدْتَ اِنَّكَ
خدایا من تو را مىخوانم چنانچه دستور فرمودى پس دعایم را مستجاب كن چنانكه وعده فرمودى كه
لا تُخْلِفُ الْمیعادَ.
به راستى تو خلف وعده نمىكنى .
و این دعائیست كه در سحرها در عقب نماز شفع خوانده مىشود.
12- بجا آورده شود سجدهها و دعاهایى را كه از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت شده كه در سجده میگفتند:
سَجَدَ لَكَ سَوادى وَ خَیالى وَ آمَنَ بِكَ فؤادى هذِهِ یَداىَ وَ ماجَنَیْتُهُ
به خاك افتاد براى تو سراپایم و اندیشهام و ایمان آورد به تو دلم، این است هر دو دستم و آنچه جنایتى كه
عَلى نَفْسى یا عَظیمُ [عَظیماً] تُرْجى لِكُلِّ عَظیمٍ اِغْفِرْ لِىَ الْعَظیمَ فَاِنَّهُ لایَغْفِرُ
بر خویش كردم اى بزرگى كه در هر كار بزرگى امید به او است بیامرز گناه بزرگم را كه نیامرزد
الذَّنْبَ الْعَظیمَ اِلا الرَّبُّ الْعَظیمُ
گناه بزرگ را جز پروردگار بزرگ
پس، از سجده سر برمیداشتند و دوباره به سجده میرفتند و میگفتند:
اَعُوذُ بُنُورِ وَجْهِكَ الَّذى اَضائَتْ لَهُ السَّمواتُ
پناه برم به نور ذات تو كه روشن شد به او آسمانها
وَالاْرَضُونَ وَانْكَشَفَتْ لَهُ الظُّلُماتُ وَ صَلَحَ عَلْیْهِ اَمرُ الاْوَّلینَ
و زمینها و برچیده شد به او تاریكیها و اصلاح شد به او كار اولین
وَالاْخِرینَ مِنْ فُجاءَةِ نَقِمَتِكَ وَ مِنْ تَحْویلِ عافِیَتِكَ وَ مِنْ زَوالِ
و آخرین از ناگهانى رسیدن عذابت و از پا برجا شدن تندرستى تو و از زائل شدن
نِعْمَتِكَ اَللّهُمَّ ارْزُقْنى قَلْباً تَقِیّاً نَقِیّاً وَ مِنَ الشِّرْكِ بَریئاً لا كافِراً ولا شَقِیّاً
نعمتت خدایا روزیم گردان دلى پاك و پاكیزه و مبراى از شرك كه نه كافر باشد و نه اهل شقاوت
سپس بر خاك مینهاد دو طرف صورت خود را و میگفت:
عَفَّرْتُ وَجْهى فِى التُّرابِ
مالیدم به خاك رویم را
وَ حُقَّ لى اَنْ اَسْجُدَ لَكَ.
و بر من سزا است كه برایت سجده كنم .
پس از این اعمال رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود امشب شبى است كه در آن قسمت مى شود روزیها، و در آن نوشته مى شود اَجَلْها، و در آن نوشته مى شود روندگان به حج. همانا خداى تعالى در این شب مى آمرزد از بندگان خود، بیشتر از عدد موهاى بُزهاى قبیله كَلْب و مى فرستد خداى تعالى ملائكه خود را از جانب آسمان به سوى زمین در مكه.
13- نماز جناب جعفر را به جا آورده شود.
14- بجا آورده شود نمازهاى این شب، از جمله نمازی كه روایت كرده ابویحیى صَنْعانى از حضرت باقر و صادق عَلیهِماالسَّلام و هم روایت كردهاند از آن دو بزرگوار سى نفر از كسانى كه مورد وثوق و اعتماد است به ایشان كه آن دو بزرگوار فرمودند كه هرگاه شب نیمه شعبان شد پس بجا آور چهار ركعت نماز، بخوان در هر ركعت حمد و قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ صد مرتبه پس چون فارغ شدی بگو :
اَللّهُمَّ اِنّى اِلَیْكَ فَقیرٌ وَمِنْ
خدایا من به درگاهت نیازمندم و از
عَذاِبكَ خائِفٌ مُسْتَجیرٌ اَللّهُمَّ لا تُبَدِّلْ اِسْمى وَلا تُغَیِّرْ جِسْمى
عذاب و شكنجهات ترسان و پناه خواهم خدایا نامم را (از زمره موحدان) عوض مكن و جسمم را دگرگون مكن
وَلاتَجْهَدْ بَلاَّئى وَلا تُشْمِتْ بى اَعْداَّئى اَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عِق ابِكَ
و آزمایشم را سخت مكن و دشمن شادم مفرما پناه مىبرم به عفوت از كیفرت
وَ اَعُوذُ بِرَحْمَتِكَ مِنْ عَذابِكَ وَ اَعُوذُ بِرِضاكَ مِنْ سَخَطِكَ وَ اَعُوذُبِكَ
و پناه مىبرم به رحمتت از عذابت و پناه مىبرم به خشنودیت از خشمت و پناه مى برم
مِنْكَ جَلَّ ثَناَّؤُكَ اَنْتَ كَما اَثْنَیْتَ عَلى نَفْسِكَ وَ فَوْقَ ما یَقُولُ الْقآئِلُونَ.
به خودت از خودت مدح تو والا است و تو چنانى كه خود ثناى خود كردهاى و بالاتر از آنى كه مردم گویند.
روز نیمه شعبان
عید مولود شریف امام دوازدهم مَوْلانا وَ اِمامُنا الْمَهْدِىُّ حضرت حجّة بن الحسن صاحبُ الزَّمان صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ است :
وَ یُسْتَحَبُّ زِیارَتُهُ علیه السلام فى كُلِّ زَمانٍ وَ مَكانٍ وَ الدُّعآءُ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ عِنْدَ
و مستحب است زیارت آن حضرت علیه السلام در هر زمان و مكان و در هر جا و دعا براى تعجیل ظهور آن حضرت در هنگام
زِیارَتِهِ وَ تَتَاَكَّدُ زِیارَتُهُ فِى السِّرْدابِ بِسُرَّمَنْ رَاى وَ هُوَالْمُتَیَقَّنُ ظُهُورُهُ
زیارت و بخصوص تاكید شده به زیارت آن حضرت در سرداب سامراء، و ظهور آن حضرت
وَ تَمَلُّكُهُ وَ اَنَّهُ یَمْلاَُ الاْرْضَ قِسْطا وَ عَدْلا كَما مُلِئَتْ ظُلْما وَ جَوْرا
و فرمانروائیش مسلم است و او است كه زمین را پر از عدل و داد كند چنانچه پر شده باشد از ستم و بیدادگرى
قَدْرَها غَیْرُكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
نتواند جز تو اى مهربانترین مهربانان.
***
مولودی خوانی و مدیحه سرایی
مناجات با امام زمان(عج)
مولودی خوانی سید مجید بنی قاطمه
--------------------------------------------------------------------
منابع
1-آفتاب ولایت استاد مصباح ص33 به نقلعلاّمه مجلسى، بحارالانوار، ج 98، ص 413، باب 30، ح 1
2-آیه 81 سوره اسرا
3-سوره ال عمرا آیات 19-18
4-سوره قصص آیات 6-5
5-امام مهدی (عج) از ولادت تا ظهور علامه قزوینی صص194-188 به نقل از کمال الدين شيخ صدوق، ج 2 ، ص 424 - 433 و بحار الانوار، ج 51 ، ص 13 - 28 .
6-یاد مهدی محمد خادمی شیرازی به نقل از اثبات الهداه ج3 ص483
7-برکات حضرت ولی عصر (عج) ص77 به نقل ازعبقری حسان ج2 ص4 س26
8-یاد مهدی به نقل از اثبات الهداه ج3ص 484
9- همان به نقل ازاثباة الهداة، ج 3 ص 484
10- مطالب السّؤول فى مناقب آل الرّسول، ص 88 ، چاپ ايران در سال 1287
11 -البيان فى اخبار صاحب الزمان، ص 336
12 -الفصول المهمّه، ص 273
13-تذكره الخواصّ، چاپ جديد، ص 363 و چاپ قديم، ص 88
14-الصّواعق المحرقه، ص 127 ، چاپ مصر،1308 هجرى.
15 -خالص، از القاب ناشناختۀ حضرت عسكرى عليه السّلام است.
16 -الاتحاف بحّب الاشراف، ص 178 .
17 -اليواقيت و الجواهر، ج 2 ، ص 143 چاپ مصر.
18- امام مهدی (عج) از ولادت تا ظهور ص168-166
19-صحیفه امام ج12جماران،1359/04/ 07
20-بیانات در جمع اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان1369/12/11
21- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمهی شعبان1384/06/29
22- آفتاب ولایت ص33
23- ر. ك: اقبال الاعمال، ص 214
24- الامالى، طوسى، ص 297 ؛ وسائل الشيعه، ج 8، ص 106
25- فضائل الأشهر الثلاثه؛ ص 61 ؛ بحار الانوار، ج 94 ، ص 86
26-الامالى، طوسى، ص 297 ؛ مصباح المتهجد، ص 762؛ بحار الانوار، ج 94 ، ص 85
27- الامالى، طوسى، ص 297
28-فضائل الأشهر الثلاثه، ص 62 ؛ بحار الانوار، ج 94، ص 89
29- امام مهدی (عج) موجود موعود صص61-60
30- عصاره خلقت درباره ی امام زمان (عج) آیت الله جوادی آملی صص25-23
31-یار غایب از نظر شعر از سید رضا مؤید ص212
32-همان شعر ازفرامرز ریحان صفت ص393